آروشاآروشا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

عشق مامان

دخترم وقتی به دنیا اومدی تمام هستی برای من رنگ جدیدی گرفت .

یک سال پر از خاطره گذشت

کفشدوزک مامان حالا دیگه یک ساله شدی . دختر نازنینم . من و بابا جون تمام تلاشمون رو کردیم تا یه تولد به یاد موندنی واست بگیریم .اما می دونم چون هنوز خیلی کوچولویی خسته شدی . داستان این طوری شروع شد من حدود 3 ماه تمام مشغول درست کردن تزئینات و کارهای تولدت بودم . چه شبهایی که با عشق بیدار نشستم و چیزهای مختلف درست کردم . تا اینکه روز تولدت فرا رسید . صبح که بیدار شدیم صبحونه ات رو خوردی و بردمت خونه مامانی و خودم رفتم باغ رو تزئین کردم و میز و صندلی ها رو همراه بابا و دایی امیر ( که خیلی خیلی کمک کرد و مهران جون ) چیدیم و دوباره برگشتیم خونه . شب که برگشتم باغ دیدم تمام تزئیناتم رو باد برده و اندک تزئیناتی باقی مونده . فرصت کافی هم واس...
26 شهريور 1391

سلامی چو بوی خوش آشنایی

دوستان گلی که همیشه به وبلاگ آروشا سر می زنید . از اینکه در این یک سال و اندی ما رو همراهی کردین ممنونم . و امیدوارم همچنان بیاین و چراغ این وبلاگ رو روشن نگه دارید . ببخشید که یه مدت نبودم و به روز نشدیم . مدتی که نی نی وبلاگ کار نمی کرد بعدش هم من رفتم سفر . ولی با دست پر اومدم . با کلی عکس و مطلب . همچنان با ما باشید . دوستتون داریم .  
26 شهريور 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد